یک نکته گفته نشده دربارۀ همسر تازه درگذشتۀ شهید مطهری
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۹۶۱۸۹
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: سید محمد علی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز و رییس دفتر و معاون رییس جمهوری دوران اصلاحات در پایان یادداشتی که در تکریم همسر تازه درگذشتۀ استاد شهید مرتضی مطهری نوشته به نکتهای اشاره و خود نیز اذعان کرده عجیب است. آن نکته هم این است که برادر خانم اعظم (عالیه) روحانی داماد (احتمالا به معنی شوهر خواهر و نه همسر دختر) دکتر علی شریعتی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خود ابطحی هم اظهار تعجب کرده، ولی توضیح نداده و میتوان حدس زد که این اظهار شگفتی به خاطر اختلافات شدید دکتر علی شریعتی با مرتضی مطهری است تا جایی که حتی پس از درگذشت شریعتی هم مطهری علیه او بیانیه صادر میکند و یکی را در ابتدا مهندس بازرگان هم امضا میکند و بعد پس میگیرد و حالا باخبر میشویم این دو خانواده اکنون نسبت دارند ولو سببی.
مرتضی مطهری در نامه به امام خمینی در سال ۱۳۵۶ و چند ماه پس از درگذشت علی شریعتی مینویسد:
«اخیراً میبینم گروهی که عقیده و علاقۀ درستی به اسلام ندارند و گرایشهای انحرافی دارند، با دستهبندیهای وسیعی در صدد این هستند که از او بتی بسازند که هیچ مقام روحانی جرأت اظهار نظر در گفتههای او را نداشته باشد.
این برنامه در مراسم چهلم او در مشهد--متأسّفانه با حضور بعضی از دوستان خوب ما--و پیشتر در ماه مبارک رمضان در مسجد قبا اجرا شد، تحت عنوان اینکه بعد از سیّد جمال و اقبال و بیش از آنها این شخص رنسانس اسلامی به وجود آورده و اسلام را نو کرده و خرافات را دور ریخته، و همه باید به افکار او بچسبیم. ولی خوشبختانه با عکسالعمل شدید گروهی دیگر مواجه شد، و به علاوه هوشیاری و حسن نیّت امام مسجد که متوجّه شد توطئهای علیه روحانیّت بوده در شبهای آخر فیالجمله اصلاح شد.
عجبا! میخواهند با اندیشههایی که چکیدۀ افکار ماسینیون، مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا و سرپرست مبلّغان مسیحی در مصر، و افکار گورویچ، یهودی ماتریالیست، و اندیشههای ژان پُل سارتر، اگزیستانسیالیست ضدّ خدا، و عقائد دورکهایم، جامعهشناسی که ضدّ مذهب است، اسلام نوین بسازند! پس و علی الاسلام السّلام.
به خدا قسم اگر روزی مصلحت اقتضا کند که اندیشههای این شخص حلاّجی شود و ریشههایش به دست آید و با اندیشههای اصیل اسلامی مقایسه شود، صدها مطالب به دست میآید که بر ضدّ اصول اسلام است، و به علاوه بیپایگی آنها روشن میشود. من هنوز نمیدانم فعلاً چنین وظیفهای دارم یا ندارم؛ ولی با اینکه میبینم چنین بتسازی میشود، فکر میکنم که تعهّدی که دربارهی این شخص دارم دیگر ملغی است. در عین حال کوچکترین گناه این مرد بدنام کردن روحانیت است.»
این نامه از چند جهت مورد انتقاد نیروهای انقلابی قرار گرفت و امام خمینی نیز دستکم به صورت علنی پاسخ نداد. شاید به این خاطر که میدانست موتور انقلاب را پس از سالها خاموشی بعد از ۱۵ خرداد شریعتی روشن کرده است. انتقاد ها، اما جز این به دلیل آن بود که تنها چند ماه قبل شریعتی درگذشته بود و بهتر بود در حیات او را به مناظره دعوت میکرد و در سنت ایرانی تجلیل از درگذشته طبیعی است و موضع آقای مطهری نامتعارف بود. دوم این که آیتالله خامنهای که از دوستان و علاقهمندان شریعتی بود نه این لحن را میپسندید و نه اتهام ضد روحانیت را وارد میدانست بلکه معتقد بود شریعتی بر روحانیت غیر انقلابی نقد دارد. سوم این که در صفوف انقلابیون که اغلب آنها به شریعتی علاقهمند بودند اختلاف ایجاد میکرد و چهارم به این خاطر که شریعتی هرگز کلمهای در غیاب مطهری نگفته و ننوشته بود. (البته شهید مطهری اگرچه بر خلاف شریعتی سرنگونی سلطنت و استقرار جمهوری اسلامی را دید، اما آن قدر زنده نماند تا ببیند انقلابی که با شور و نام شریعتیِ ضد روحانیت به تعبیر او برپا شد به حاکم شدن روحانیون انجامید.)
در پی این همه سال، اما این که آقای ابطحی خبر میدهد برادر همسر شهید مطهری یا دایی علی مطهری داماد دکتر شریعتی است موضوع جالبی است. نویسندۀ این سطور تا کنون نشنیده بود و حال نیز تنها از حجتالاسلام ابطحی نقل میکند، ولی امیدوار است اگر تألمات روحیِ فراق دردناک مادر به دکتر علی مطهری اجازه داد و ایشان روایت دیگری دارند همچون نوبت قبل که به یادداشت ما دربارۀ غیبت پدرشان در مراسم تشییع دکتر شریعتی در لندن واکنش نشان دادند توضیح دهند.
این یادآوری هم لازم است که محمد علی ابطحی این نکته را تنها در سطر پایانی آورده وگرنه بقیه متن به ستایش همسر شهید مطهری اختصاص دارد و نوشته است: «نیمی از احترام جامعه برای مطهری و دانش و اندیشه او را باید به خانم بزرگوار او اختصاص داد، چون بزرگان بدون همسران نیکو موفق نمیبودند. مطهری فرزندان بسیار خوبی دراد و یقین دارم اگر از هر کدام سؤال شود به نقش بیبدیل مادرشان اذعان دارند.»
آقای ابطحی ننوشته، اما این هم عجیب بود که همسر ایدئولوگ شهید جمهوری اسلامی در اردیبهشت ۱۴۰۰ دید شورای نگهبانی که ایدهآل مطهری در نظام جمهوری اسلامی برای پاسداری از مغایرت نداشتن مصوبات مجلس با موازین فقهی بود هم پسر او را رد صلاحیت کرد - متولی آثار پدر - و هم حتی دامادش علی لاریجانی را در حالی که هر یک ۱۲ سال نماینده و رییس مجلس شورای اسلامی بودند و اتفاقا این نکته عجیبتر بود از وصلت خانوادگی فردی منتسب به همسر مطهری با خانواده شریعتی، چون اختلاف دیدگاه در خانوادههای گسترده قدیمی و فکری عجیب نیست و هر دو خاندان مطهری و شریعتی اصالتا خراسانیاند.
(نویسندۀ این سطور حدس میزند برخی از مخاطبان بگویند در وانفسای دلار و سکه یا گوشت و پسته و چشماندازهای مبهم سیاسی و اقتصادی موضوع مهمی نبود، ولی واقعا نمیشد نقل نکرد، چون جالب بود و از ما همین برمیآید و تدبیر دلار و سکه را به سرعت قطار پیشرفت میسپاریم!)
منبع: فرارو
کلیدواژه: همسر شهید مطهری شهید مطهری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۹۶۱۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید مطهری و آسیب شناسی انقلاب
در آستانه 12 اردیبهشت ، سالروز ترورآیت الله شهید مرتضی مطهری قرار داریم که در سال 58 بلا فاصله پس از پیروزی انقلاب به دست خوارجِ مسلکان تندرو رقم خورد، او بحق از حواریون خاص امام و تئوری پردار منحصر بفرد نظام جمهوری اسلامی ایران بود و به همین سبب علاوه بر اشراف کامل به معارف اصیل و علوم اسلامی ، نقاط ظریف بسیاری پیرامون آسیب شناسی انقلاب و نظام در آثارش از خود به ودیعه گذاشت و امروز می تواند چراغ راه دلسوزان و کارگزاران در راستای رفع ناکارآمدی ها و معضلات دیگر باشد.
این شخصیت سترگ حدود هشت ماه قبل از پیروزی انقلاب تیر 1357 ( نیمه شعبان 98 ) طی بحث مفصلی به آسیب شناسی انقلاب اسلامی می پردازد و آن را تحت عنوان « آفات نهضت » در شش محور : 1 – نفوذ اندیشه های بیگانه . 2 – تجدد گرایی افراطی . 3 – ناتمام گذاشتن . 4 – رخنه فرصت طلبان . 5 – ابهام طرح های آینده. 6 – آفتی از نوع معنی ؛ مورد بحث و بررسی موشکافانه قرار می دهد که امروز بعد از 45 سال می بینیم متاسفانه در اثر غفلت دست اندرکاران ، بعضی از این آفت ها و آسیب ها به گونه چشم گیری گریبان انقلاب و نظام را گرفته و بعضی هم به صورت کم رنگ یا متوسط در حال گسترش است و باید با تدبیر ، درایت و مدیریت عاقلانه از سرایت آن مانع شد.
البته همه این شش عنصر به حسب شدت و ضعف در انحراف و انحطاط انقلاب نقش غیر قابل انکار دارند و در مبارزه با هرکدام باید جدی بود ، اهتمام به بعض و غفلت از بعض دیگر موجب خسران و خسارت خواهد شد.
در این فرصت به حسب اولویت به پدیده « رخنه فرصت طلبان» بسنده می شود و از جوانان درخواست دارد بحث آسیب شناسی انقلاب را به صورت کامل در آثار گرانسنگ این شهید بزرگ دنبال و مطالعه کنند:
شهید در این باره می نویسد: « رخنه فرصت طلبان و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفت های بزرگ هر نهضت است . وظیفه بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنه این گونه افراد را سد نمایند. هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می کند سنگینی اش بر دوش افراد مؤمن مخلص فداکار است ، اما همین که به بار نشست و یا لااقل نشانه های بار دادن آشکار گشت و شکوفه های درخت هویدا شد ، سر و کله افراد فرصت طلب پیدا می شود. روز به روز که از دشواری ها کاسته می شود و موعد چیدن ثمر نزدیکتر می گردد ، فرصت طلبان محکمتر و پر شورتر پای عَلَم نهضت سینه می زنند تا آنجا که تدریجا انقلابیون مؤمن و فداکار اولیه را از میدان بدر می کنند. »
شهید مطهری سپس با طرح سوال معروف مبنی بر این که آیا « انقلاب فرزندان خود را می خورد » می نویسد: « انقلاب، فرزند خور نیست، بلکه غفلت از نفوذ و رخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار میآورد... شما ببینید انقلاب مشروطیت ایران را چه کسانی به ثمر رساندند و پس از به ثمر رسانیدن، چه چهرههایی پُستها و مقامات را اشغال کردند! ... آزادیخواهان همه به گوشهای پرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت با گرسنگی و در گمنامی مُردند؛ اما فلان الدولهها، که تا دیروز زیر پرچم استبداد و با انقلابیون میجنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان میانداختند، به مقام صدارت عظما رسیدند و نتیجه نهایی، استبدادی شد به صورت مشروطیت»
وی پس از توضیح این خطر مهم، در آخر تأکید دارد که همیشه نهضت و انقلاب توسط انقلابیون واقعی آغاز میشود و همچنین اینها تنها افراد مؤمن و معتقد به اهداف نهضت هستند که میتوانند آن را ادامه دهند و به ثمر برسانند نه فرصت طلبانی که هیچ اعتقادی به آن ندارند و چهره عوض کرده و تنها در پی منافع شخصی خود دست و پا میزنند.
مطهری در بخش دیگر به ریشه های تاریخی این پدیده در صدر اسلام می پردازد و می نویسد: « فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد. در دوره عثمان فرصت طلبان جای شخصیت های مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند ، طریدها وزیر شدند و کعب الاحبارها مشاور و اما ابوذر ها و عمارها به تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند. چرا قرآن کریم میان انفاق و جهاد قبل از فتح مکه و انفاق و جهاد بعد از فتح مکه و در حقیقت میان مؤمن منفق... { فرق گذاشته } سرمطلب واضح است ؛ پیش از فتح مکه هرچه بود دشواری و تحمل مشقت بود . ایمان ها خالص تر و انفاق ها و جهاد ها بی شائبه تر و از روحیه فرصت طلبی دورتر بود برخلاف انفاق و جهاد بعد از فتح که در آن حد از بی شائبگی نبود... به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصت طلبان علی رغم تظاهرات فریبنده شان ، یکی از شرایط ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است.» ( جهت مطالعه کامل ، رجوع کنید: بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، مرتضی مطهری، بخش نهضت اسلامی ایران. )